کتاب های دانشگاهی
از لاس وگاس بیاموزیم
اولین بخش این کتاب توصیف مطالعات ما بر معماری استریپ است و بخش دوم در مورد عمومی سازی نمادگرایی در معماری و شمایل نگاری نامنظم شهری از یافته های ما در بخش اول است.
عبور از لاس وگاسنوعی گذر از خیابان 91 ، که کهن الگوی (آرک تایپ) استریپ تجاری است که در ناب ترین و شورانگیز ترین حالت دیده می شود. ما معتقدیم که سند متعبر و تحلیل فرم فیزیکی آن برای معماری و شهر سازی امروز، بسیار حائز اهمیت است. چنانچه مطالعات اروپای قرون وسطی، رم و یونان باستان برای نسلهای قبل مهم بوده است.
فنگ شویی (راهنمای معماری،شهر سازی و منظر)
فنگ شويي كه به معناي باد و آب است، هنر زندگي موزون با محيط بر اساس طراحي نظم مي باشد. هدف از اين کتاب معرفی فنگ شویی، جایگاه آن در معماری، شهرسازی و منظر بوده و تحليل و بررسي اين مسأله است كه آيا آموزه هاي فنگ شويي مي تواند بر طراحی معماری و طراحي شهري موثر بوده و توليد رويكرد جديدي را سبب مي شود و همچنين آيا ريشه هاي سنتي مشتركي در استفاده از عناصر طبيعي مانند آب، خاك، آتش براي تعادل حيات معنوي و رواني در فضاي شهري در ايران و خاور دور بر اساس فنگ شويي وجود دارد.
اين کتاب به اين نتيجه دست يافته است كه آموزه های تئوری فنگ شویی می تواند بر الگوی طراحی شهری موثر باشد و تولید رویکرد جدیدی را سبب شود و اگر چه ریشه های سنتی مشترکی در استفاده از عناصر طبیعی مانند آب به جهت تقدس برای تعادل حیات معنوی و روانی در فضای شهری، در شهرسازی و معماری ایران و شهرسازی و معماری فنگ شویی وجود دارد، اما نحوه استفاده، نوع و گوناگوني نمادها در هر كدام متفاوت است كه بصورت گسترده تري در نتيجه گيري شرح داده شده است و قسمتي از بحث كه مربوط به انرژي حيات و قرارگيري در سايت مي باشد با اصول فيزيك كوانتوم و روانشناسي ژئوپاتولوژيكال(زمين آسيب شناسانه) قابل انطباق است و مي تواند مورد تاييد قرار گيرد. اما بحثي كه مربوط به عدد شانس، اقبال اشخاص، طالع بيني و نمادهاي گوناگون برمي گردد ريشه علمي نداشته و قابل پذيرش نيست.
از نمونه هاي ساخته شده در معماري و شهرسازي هيچكدام اصول معماري و شهرسازي فنگ شويي را رعايت نكرده و همه آنها برخورد سطحي داشته و تنها از بعضي نمادها استفاده هاي كلي نموده اند.
اصول طراحی نمای ساختمان
کتابی است تحلیلی که هم به بررسی روشهای نوین نما سازی پرداخته و هم اصول اجرایی آن را مطرح کرده است.
هفت پایه اساسی الگوی شهر خلاق-شهروند خلاق
شهر خلاق، شهری است که به دلیل "اهمیت زیباییشناختی" و توانایی آن برای پرورش قوه ادراک و ارتباطات مورد احترام است. جایی که "تنوع فرهنگی" غنیمت شمرده شده و بیان خلاقیت در تمام اشکال آن مورد تشویق قرار میگیرد (آزادی در بیان). شهر خلاق در قرن حاضر به معنای "شهروند خلاق" است؛ شهر خلاق، شهری است که مدیریت شهری آن فرصتهای توسعه را به "عادلانه"ترین وجه بین محلات توزیع نموده و "مدیریت خلاق" و مشارکتجو، اساس حکمروایی خوب شهری را بنیان نهد. شهروندان این شهر به آگاهی لازم در مورد "حقوق شهروندی" خود دست یافته و این سبب شده است که خود را در سرنوشت شهر خویش مسئول بدانند و در موقعیتهای مختلف خلاقیت داشته باشند، از جمله در طراحی شهری.
شهرهای خلاق، شهرهایی هستند که قادرند راهحلهایی جدید برای مسائل روزمره و پیشرویشان ارائه دهند؛ این مفهوم برگرفته از ماهیت فرهنگی شهر خلاق است، این مهم با تکیه بر توانایی و ظرفیت شهر در جذب و نگهداشت "سرمایه انسانی" به دست میآید. شهر خلاق زیرساخت فرهنگی-اجتماعی محکم و قویای داشته و هدف آن، جذب افراد، نهادها و شرکتهای خلاق و همچنین ایجاد زمینه بروز این خلاقیت از سوی ایشان است. این امور، از طریق مهیا نمودن بستر اجتماعی، فرهنگی، و مدیریتی جهت جذب و مشارکت در تصمیمگیری، و افزایش اثر این تصمیمات در حکمروایی شهری است.
در رویکردهای نوین به شهر، "شهر خلاق" به عنوان یک روش راهبردی در عرصهی تفکر، برنامهریزی و اجرای طرحهای شهری مطرح شده است.
شهر خلاق با "حذف پیچ و خمهای اداری" و فراهم کردن زمینه بروز خلاقیتهای فردی و گروهی و نیز سازماندهی این توانها در زمینهی انجام فعالیتهای مرتبط با شهر نقش موثر دارد. ایجاد توازن بین تفکرات کلانشهری و محلی و همچنین بازتعریف مدیریت و برنامهریزی بر پایه مشارکت افراد، نهادهای مردمی، تشکیلات عمومی غیر دولتی، صاحبان مشاغل و حرفهها و مدیران شهری از جمله موارد مهم در این نوع نگاه است.
در نظریه های نوین توسعه شهری و منطقهای ایدههای خلاقانه و عامل به وجود آورندهی آن سرمایه انسانی خلاق، بسیار مورد توجه بوده است.
ذن (راهنماي معماري و شهرسازي)
ذن ما را از تعلقات رها ميسازد، ذن باعث مي شود هر انساني به خود واقعي خود دست يابد، خود را
بيابد، فارغ از هرگونه اسامي و ردهبندي شغلي و اجتماعي؛ تنها خود واقعي و چه لذ تبخش است
ديدن خود و ديگران فارغ از مقام و منزلتشان
راه به سوی شهر خلاق،فرآیند مشارکتی خلاقانه
فهم معنای طراحی شهری، بر اساس قاعده "دور هرمنوتیکی" در قالب چرخهای مستمر از تاویل دو سپهر "نظریه"و عمل صورت میپذیرد. ضرورت فهم "جزء" در بستر "کل": تعامل مقیاسهای محلی و راهبردی.
طراحی شهری، فرآیند شکل بخشی به فرم کالبدی شهر است و در این میان "فضای همگانی" فقط معرف جنبهای از جوانب "فرم شهر" و نه لزوما تمامیت آن میباشد. به عبارت دیگر در حالیکه طراحی فضای همگانی، بخشی از طراحی شهری را تشکیل میدهد، معهذا فروکاستن کلیت "طراحی شهری" به "طراحی فضاهای شهری" موجب میگردد که طیف کامل عمل طراحی شهری متشکل از پیوستاری از مداخلات در سطوح گوناگون، مورد غفلت قرار گیرد. در دوران اولیه شکلگیری طراحی شهری بعضا تصور میگردد با تحدید "بزرگی موقعیت مداخله" و تعریف قلمرو طراحی شهری به عنوان حرفهای که به طراحی فضاهای شهری و یا رشتهای از طراحی که "با موقعیتهای شهری با مساحت حدود نیم مایل مربع سروکار دارد"این رشته و حرفه را تعریف نمایند. (Banham, 1976, 130)حال آنکه در سالهای اخیر قلمرو طراحی شهری حتی طراحی حوزه مناطق کلانشهری را در برگرفته و به بیان دیگر مقیاس و اندازه محدودی برای موقعیتهای مداخله آن نمیتوان تعریف نمود. (گلکار، 1378، 15)
طراحی زایشی(فرم وتکنیک)
شكل سازي، از اساسي ترين پرسش ها در آموزش و حرفه
معماري ميباشد. توليدات معماري اغلب با بحث هايي درباره
درستي روش طراحي آنها، بررسي رابطه ميان فرم و عملكرد ،
زيبايي شناسي و سيستم هاي ساخت و ساز، فضا و ساختار،
نياز كاربر و هزينه هاي ساخت و ساز به هر شكل ممكن، همراه
است.
در سال هاي اخير ابزار كامپيوتري، تكنيك هاي خلاقانه اي
براي "فرم يابي " معرفي كرده اند كه طراحي و توليدات
معماري را منقلب كرده است. اين تكنيكه ا اغلب با عناويني
همچون "طراحي زايا"، "طراحي پارامتري" يا "طراحي
الگوريتمي" تعريف مي شوند. اين تكنيك ها در موافقت با
پيچيدگي هايي كه به واسطه كامپيوتر ايجاد ميشوند، روابط
قابل پيش بيني ميان فرم و بيان را نقض ميكنند تا مسير هاي
طراحي جديدي به معماران ارائه دهند كه در نتيجه آن، امكان
توسعه توپولوژيهاي به وجود مي آيد. آنها تمركز را از فرم
(kolarevic ) سازي به فرم يابي منتقل كرده اند .(كولارويچ
.(2003
منتقدان اين رويكردهاي طراحي ادعا مي كنند كه اين روش
ها، خروجي معماري را از فضا و كاربران آن جدا كرده و منجر
به كاهش كيفيت فضايي و يكپارچگي ساختمان در محيط
شهري مي شود. علاوه بر اين، برخي م عتقدند كه رويكرد ي
كاملا كامپيوتري منجر به قطع ارتباط با مدلسازي فيزيكي و
تكنيك هاي طراحي كه اساس اموزش معماري است، مي شود
و در نهايت باعث بي كيفيتي مصالح، اثرات و خواص مي شود .
با اين حال، مدتها قبل از انقلاب ديجيتال، تكنيك هاي
فرم يابي زايايي متعددي در معماري وجود داشته است. در آغاز
قرن بيستم، بسياري از معماران، مهندسان و طراحان روياگر ا
و فري اتو (Frederick kiesler) مانند فردريك كيسلر
روش هايي براي طراحي بكار گرفتند كه بسيار ،(Frei Otto)
شبيه به رويكردهاي كامپيوتري امروزي بودند. به نظر مي رسد
8 مقدمه اي بر طراحي زايشي طراحي زايشي (فرم+تكنيك)
كه تكنيك هاي طراحي كامپيوتري جديد آنچنان كه بايست ،
بديع نيستند و بكارگيري آنها بدون استفاده از ابزار هاي
كامپيوتري، امكان پذير است. آيا آنچه بايد هدف منتقدان
معماريِ ديجيتالي قرار بگيرد، ابزار است يا روش طراحي؟ در
ادامه بيشتر درمورد اين كشمكش دائمي شفاف سازي خواهد
شد.